پنجشنبه، اسفند ۰۸، ۱۳۸۷

اویستراخ در بسته امی


در شماره ماه مارس مجله استرینگز خواندم که امی مجموعه کامل آثار ضبط شده با اجرای داوید اویستراخ را در یک بسته با هفده سی‌دی انتشار داده است. فورا به فروشگاه آمازون رفتم و بسته را سفارش دادم. بی‌صبرانه منتظر رسیدنش هستم. بیشتر از نیمی از این اجراها را روی صفحه‌های قدیمی که در منزل خواهرم در تهران به امانت گذاشته‌ام دارم. ولی خوب، نه دیگر می‌توانم آنها را انتقال دهم و نه کیفیت صفحه در این روزگار رقابت با سی‌دی می‌تواند کرد

تا دو سه روز دیگر که بسته برسد بیشتر از آن خواهم نوشت. وه که مائده بهشتی است

سه‌شنبه، بهمن ۲۹، ۱۳۸۷

اپوس

سطح مطلب: مبتدی

در قسمت اول از مبحث تنالیته نوشتم که بر جلد سی‌دی یا در برنامه کنسرت می‌خوانید سنفونی نمره پنج در دو مینور اپوس شصت وهفت و به معنی آن توجه نمی‌کنید. تنالیته را در دو قسمت شرح دادم که چیست و تصورم این است که دیگر می‌دانید دو مینور یعنی چه. برویم سر اپوس

آهنگساز حرفه‌ای، دهها آهنگ می‌سازد در طول عمر یا دوره کاری لااقل. این دهها اثر می‌توانند انواع فرمها را داشته باشند: سونات، سنفونی، اپرا، کوارتت، و بسیاری فرمهای متنوع دیگر، از سنفونیک تا مجلسی، و از سازی تا آوازی. مثلا پنجمین اثر آهنگساز ممکن است سونات دوم او باشد یا کنسرتوی یکم. پس هر اثری دو شماره دارد، یکی شماره کار در آن فرم خاص و دیگری شماره ردیف کلی آثار آهنگساز، شماره مسلسل، شاید بتوان گفت. این دومی را نمره اپوس می‌گویند. می‌گویند سنفونی پنجم بتهوون اپوس 67 است، یعنی شصت وهفتمین اثر اوست، فارغ از این که آثار قبلی چه فرمی دارند

اپوس یعنی اثر، جمع آن می‌شود اپرا، یعنی چندین اثر. نیست که اپرا معمولا از تعداد زیادی آریا و رسیتاتیف و کر تشکیل می‌شود، به علاوه یک یا چند اورتور و آنتراکت، آن را اثرها یا اپوسها یا اپرا خوانده‌اند. کسانی که مایلند کلمه‌های وارد فارسی شده را با لهجه غلیظ امریکایی بگویند، اپس بخوانند این واژه را، به کسر پ فارسی

بعضی آهنگسازان که نظمی دارند و ترتیبی در کارشان، و چه اندکند اینان، خود در دوره حیات نمره اپوس آثارشان را مشخص کرده‌اند یا می‌کنند. در غیر این صورت، برای دیگران زحمتی یا کاری فراهم می‌شود که بر اساس سبک آهنگساز در دوره‌های مختلف کارش، نمره اپوس آثارش را تخمین بزنند. گاهی این محققان همان اپوس را به کار می‌برند در فهرستهاشان، گاهی نام حود را بر شماره آثار می‌گذارند، مثل لودویگ فون کوشل که آثار موتزارت را فهرست بندی کرد. پس در مورد موتزارت به جای اپوس می‌گویند کوشل، مثلا سنفونی زیبای سل مینور نمره چهلم او کوشل 550 است، یعنی پانصد وپنجاهمین اثر اوست. در موارد استثنایی هم از اسامی یا عناوین دیگر استفاده می‌شود. مثلا آثار باخ بزرگ را با بی.دابلیو.وی بیان می‌کنند، حروف اول سه کلمه آلمانی به معنی کاتالوگ آثار باخ. توکاتا و فوگ معروف ر مینور او برای ارگ، بی.دابلیو.وی 565 است
حالا موومان اول این سنفونی نمره پنج دو مینور اپوس 67 بتهوون را ببینید، با اجرای فیلارمونیک وین با رهبری لئونارد برنستاین، تا بعد برسیم به فرم. این یکی از قشنگ‌ترین اجراهای این سنفونی است، شاید فقط برای من که شیفته این رهبر جاویدان هستم

پنجشنبه، بهمن ۲۴، ۱۳۸۷

تنالیته، پرسش و پاسخ

دوستان خواننده مطلب تنالیته دهها سؤال با ای-میل پرسیده‌اند. آنها را در چهار سؤال جمع کرده‌ام. اینک پاسخ
پرسش (1) گفته‌اید آلتره‌های دائمی را سر سطر نشان می‌دهند. چرا مثلا در سل مینور، فا دیز در ابتدای سطر گذاشته نمی‌شود
پاسخ: چنان که گفته شد گام مینور خود سه جور است، مینور درست، مینور ملودیک، و مینور هارمونیک. فقط در سل مینور هارمونیک فا دیز می‌شود. به علاوه، آلتراسیون درجه هفتم در گامهای مینور الزامی نیست، یا بهتر است گفته شود دائمی نیست. پس نشان دادن آن در ابتدای هر سطر ضرورت ندارد
پرسش (2) در تمرین ساختن دو مینور مثلا، به درجه سوم که رسیدم شک کردم که می بمل باید بنویسم یا ر دیز. می‌فهمم که این هر دو یکی است و فقط اسمشان فرق دارد، ولی بالاخره کدام را انتخاب کنم
پاسخ: اصل بر این است که در هر گام هشت نت مستقل استفاده شوند، خودشان یا دیز شده یا بمل شده. در مثال شما، ساختن دو مینور، درجه یک دو است، درجه دو یک پرده بالا که می‌شود ر، درجه سه نیم پرده بالا که درست می‌گویید، هم می بمل درست است و هم ر دیز علی‌الاصول. ولی اگر ر دیز بنویسید، هم نت ر تکرار شده (درجه دو خود ر و درجه سه ر دیز) و هم در گامتان می به هیچ شکل نخواهید داشت. پس قاعده آن است که می بمل بنویسید. نظم تنالیته‌ها شگفت‌انگیز است با توجه به این قاعده، هیچ گامی نیست که در آن چند نت بمل شوند و چند نت دیز
پرسش (3) به نظر می‌رسد نظامی بین گامهای پارالل برقرار است
پاسخ: کاملا درست است. هر گام مینور، روی درجه ششم پایه گام ماژور موازی خودش است. برای مثال، دو ماژور و لا مینور موازی هم هستند. لا درجه ششم دو است. مثال دیگر، لا بمل ماژور و فا مینور پارالل هستند، فا درجه ششم لا بمل است
پرسش (4) بعد از یاد گرفتن روش ساختن گامها به طور اصولی، روش ساده‌تری برای ساختن سریع آنها هست
پاسخ: قطعا هست! وقتی اصول جمع و تفریق را یاد گرفتید می‌توانید از ماشین حساب استفاده کنید! اگر در وبلاگ انگلیسی به تصویرهای کامل گامها نگاه کنید، می‌بینید که در گامهای بمل دار، هر بملی که به سر سطر اضافه شده، پایه گام سوب دومینانت (درجه چهارم) گام قبلی است. ولی در گامهای دیز دار، هر دیزی که اضافه شده، پایه گام دومینانت (درجه پنجم) گام قبلی است. برای مثال، گامی که دو نت بمل شده در سر سطر داشته باشد یا سی بمل ماژور است یا سل مینور، گامی که سه بمل در ابتدای سطر داشته باشد یا می بمل ماژور است یا دو مینور. می بمل ماژور درجه چهارم سی بمل ماژور است و دو مینور درجه چهارم سل مینور است. مثال دیگر، گام با سه نت دیز شده لا ماژور است و گام با چهار دیز می ماژور است و می ماژور درجه پنجم لا ماژور است. از این نظام استفاده کنید، وقتی می‌پرسند نتهای آلتره فا مینور چیست (با این امید که دیگر دو ماژور و لا مینور را حفظ شده‌اید که همه نتهاشان طبیعی هستند!) از لا شروع کنید بدون تغییر، درجه چهارمش ر مینور با یک بمل، درجه چهارمش سل مینور با دو بمل، درجه چهارمش دو مینور با سه بمل، و درجه چهارمش فا مینور با چهار بمل، یعنی سی و می و لا و ر. در چهار ثانیه به جواب رسیدید! فقط لطفا ترتیب بملها و دیزها را هم حفظ کنید: بملها به ترتیب سی و می و سل و ر و سل و دو حد اکثر شش تا، دیزها به ترتیب فا و دو و سل و ر و لا حد اکثر پنج تا. همه این لمها را گفتم، اگر نواختن سازی را شروع کنید، همه بیست وچهار گام ماژور و مینور را به زودی حفظ می‌شوید، همان طور که مهندس برای دوازده ضرب در پانزده ماشین حساب نمی‌خواهد
قسمت اول، الگوی ماژور و مینور
قسمت دوم، دستور ساختن گامها

دوشنبه، بهمن ۲۱، ۱۳۸۷

تنالیته، قسمت دوم

سطح مطلب: مبتدی
پیش نیاز: آشنایی با نت

پیش از پرداختن به چند تمرین برای ساختن گامها، خالی از لطف نیست دانستن این که، با توجه به آن چه در قسمت اول خواندید، لازم نیست گام حتما ماژور باشد یا مینور با فواصل مذکور، می‌توان فواصل هفت گانه را طوری تغییر داد که گام ماهور به دست آید، مثلا. حالا دو را درجه یک بگیرید و گام ماهور را بسازید، می‌شود دوماهور، یا آن طور که در فارسی می‌گویند، ماهور دو (به کسر را)، در واقع مقلوب شده اضافه مقلوب! یا فواصل دشتی را بر پایه می بسازید، می‌شود می دشتی، یا دشتی می

تمرین یک، ساختن گام سل ماژور

فاصله‌های ماژور را از قسمت اول بردارید
درجه یک تا درجه دو: یک پرده
درجه دو تا درجه سه: یک پرده
درجه سه تا درجه چهار: نیم پرده
درجه چهار تا درجه پنج: یک پرده
درجه پنج تا درجه شش: یک پرده
درجه شش تا درجه هفت: یک پرده
درجه هفت تا درجه هشت: نیم پرده

پایه گام یا درجه یک نت سل است. حتما توجه کرده‌اید (و از تستهای هوش کنکور به یاد دارید) وقتی هشت درجه داریم، بین آنها هفت فاصله است
درجه دو، یک پرده بعد از سل، می‌شود لا
درجه سه، یک پرده بعد از لا، می‌شود سی
درجه چهار، نیم پرده بعد از سی، می‌شود دو. اینجا خوشبختانه خود دو از سی نیم پرده فاصله دارد، پس هیچ دیز و بملی لازم نیست
درجه پنج، یک پرده بعد از دو، می‌شود ر
درجه شش، یک پرده بعد از ر، می‌شود می
درجه هفت، یک پرده بعد از می، می‌شود فا دیز. فا نیم پرده از می فاصله دارد (یادتان هست؟ شستی سیاه بین کدام نتها نبود؟)، ولی ما یک پرده می‌خواهیم، پس هنوز نیم پرده دیگر باید بالاتر از فا برویم که به فا دیز می‌رسیم
درجه هشت، نیم پرده بعد از فا دیز، می‌شود سل
درجه هشت همیشه اوکتاو (هم اسم) پایه است، اگر در محاسبه به آن نرسیدید جایی اشتباه کرده‌اید

همین جا دو درجه خاص را معرفی کنم که اگر علاقه داشتید و مبحث را ادامه دادید، در هارمونی خواهید دید نقش اساسی دارند. یکی درجه پنجم گام است که دومینانت می‌خوانند (در فارسی به نمایان معروف شده) و دیگری درجه چهارم یا سوب دومینانت (در فارسی به زیر نمایان معروف شده). این دو اصطلاح را به خاطر بسپارید، بد نخواهید دید

یک توضیح دیگر، نتهای آلتره شده (دیز یا بمل شده) را در اول هر سطر نشان می‌دهند، یعنی مثلا در سل ماژور که دیدید فا همیشه باید دیز نواخته شود، در اول هر سطر یک علامت دیز روی محل نت فا می‌گذارند، یعنی در آن سطر هر جا فا دیدید آن را فا دیز بزنید، هم در نوشتن صرفه می‌جویید، هم نوازنده حواسش متفرق نمی‌شود، می‌فهمد که همه فاها را باید دیز بزند

تمرین دو، ساختن گام می مینور

فاصله‌های مینور را از قسمت اول بردارید
درجه یک تا درجه دو: یک پرده
درجه دو تا درجه سه: نیم پرده
درجه سه تا درجه چهار: یک پرده
درجه چهار تا درجه پنج: یک پرده
درجه پنج تا درجه شش: نیم پرده
درجه شش تا درجه هفت: یک ونیم پرده
درجه هفت تا درجه هشت: نیم پرده

پایه گام یا درجه یک در این تمرین نت می است
درجه دو، یک پرده بعد از می، می‌شود فا دیز. بله، اول پیاله! در همین قدم اول به یک شستی سیاه رسیدیم، فا دیز. یک بار دیگر یادآوری کنم که خود فا فقط نیم پرده از می فاصله دارد، پس اگر یک پرده فاصله بخواهیم باید آن را نیم پرده بالاتر ببریم که فا دیز می‌شود
درجه سه، نیم پرده بعد از فا دیز، می‌شود سل، و خود سل، خوشبختانه
درجه چهار، یک پرده بعد از سل، می‌شود لا
درجه پنج، یک پرده بعد از لا، می‌شود سی
درجه شش، نیم پرده بعد از سی، می‌شود دو، باز هم خود دو، خوشبختانه
درجه هفت، یک ونیم پرده بعد از دو، می‌شود ر دیز. بگذارید نیم پرده‌ای جلو (بالا) برویم، دو با نیم پرده می‌شود دو دیز، دو دیز با نیم پرده می‌شود ر، ر با نیم پرده می‌شود ر دیز
درجه هشت، نیم پرده بعد از ر دیز، می‌شود می، که اوکتاو می پایه است، پس محاسبه درست است

در وبلاگ انگلیسی تصویر کامل همه دوازده گام ماژور و همه مینورهای هارمونیک موازی با آنها را گذاشته‌ام، اگر روزی روزگاری لازم داشتید

قسمت اول، الگوی ماژور و مینور

جمعه، بهمن ۱۸، ۱۳۸۷

تنالیته، قسمت اول

سطح مطلب: مبتدی
پیش نیاز: آشنایی با نت
بارها سی‌دی یا نواری خریده‌اید، پشت جلد خوانده‌اید سنفونی نمره پنج در دو مینور اپوس شصت وهفت... راحت از این همه گذشته‌اید. سنفونی است آن اثر موسیقی، فرم را نشان می‌دهد. در دو مینور است، تنالیته را نشان می‌دهد. اپوس شصت وهفت است، نمره ردیف یا مسلسل کار را در آثار آهنگساز نشان می‌دهد. اگر دوست دارید مفهوم اینها را یاد بگیرید به خواندن ادامه دهید. با تنالیته شروع کنیم
یکی از مبانی موسیقی علمی و آهنگسازی تنالیته است. گام هم می‌گویند. دستگاه هم می‌گویند. ببینیم چه جانور هفت سری است، هر چه بگویندش
دو نت متوالی در موسیقی فاصله‌ای از هم دارند. هیچ وقت دقت کرده‌اید روی صفحه پیانو یا ارگ همه جا شستی سیاه بین دو شستی سفید هست جز دو جا، بین می و فا، و بین سی و دو. دلیلش این که همه نتها یک پرده فاصله دارند که با شستی سیاه به دو نیم پرده تقسیم می‌شود، فقط می با فا نیم پرده فاصله دارد، و سی هم با دو نیم پرده فاصله دارد، پس در این دو مورد نیاز به شستی سیاه نیست. پرده واحد فاصله موسیقی است، مثل متر که واحد فاصله مکانی است، مثل ثانیه که واحد زمان است
حالا، از دو تا دوی بعدی (اوکتاو) شستیهای سفید را بزنید، تنالیته دوماژور را نواخته‌اید! به همین سادگی. اگر این هشت نت را شماره گذاری کنیم، از یک تا هشت، هر نت این گام را با همان شماره و با افزودن "درجه" می‌خوانند. مثلا دو درجه یک است، سل درجه پنج است، و سی درجه هفت. حتما می‌دانید که انگیسی زبانها نتها را با حروف الفبا می‌خوانند و نه دو ر می. مثل شکل زیر
طبق تعریف، هر هشت نت متوالی با این فاصله‌ها یک گام ماژور می‌سازند
فاصله درجه یک تا درجه دو: یک پرده
فاصله درجه دو تا درجه سه: یک پرده
فاصله درجه سه تا درجه چهار: نیم پرده
فاصله درجه چهار تا درجه پنج: یک پرده
فاصله درجه پنج تا درجه شش: یک پرده
فاصله درجه شش تا درجه هفت: یک پرده
فاصله درجه هفت تا درجه هشت: نیم پرده
اسم نت پایه (شروع) را بگذارید پشت کلمه "ماژور"، می‌شود اسم تنالیته. پس تنالیته یا گام دوماژور به این شکل است

حالا فاصله‌های بین درجه‌ها را کمی تغییر دهیم طوری که به جای پنج فاصله یک پرده و دو نیم پرده در مجموع، سه پرده داشته باشیم، سه نیم پرده، و یک فاصله هم یک ونیم پرده بین درجه‌های شش و هفت، به این شکل

فاصله درجه یک تا درجه دو: یک پرده
فاصله درجه دو تا درجه سه: نیم پرده
فاصله درجه سه تا درجه چهار: یک پرده
فاصله درجه چهار تا درجه پنج: یک پرده
فاصله درجه پنج تا درجه شش: نیم پرده
فاصله درجه شش تا درجه هفت: یک ونیم پرده
فاصله درجه هفت تا درجه هشت: نیم پرده

این می‌شود الگوی گامهای مینور. آن فاصله یک ونیم پرده بین شش و هفت، حالتی شرقی و محزون به گام مینور می‌دهد. با ساختن این الگو از نت لا، تنالیته لامینور به شکل زیر خواهد بود

البته این الگو را مینور هارمونیک هم می‌گویند در برابر مینور ملودیک که در آن سل طبیعی (بکار) می‌ماند و دیز نمی‌شود. در هر صورت، با چشم پوشی از آن دیز استثنایی برای سل، دیده می‌شود که لامینور هم مثل دوماژور نتهای دیز و بمل (شستی سیاه در کیبورد) ندارد، لذاست که این دو گام را موازی (پارالل) می‌گویند

در قسمت دوم طرز بنای چند نمونه دیگر از گامهای ماژور و مینور را نشان خواهم داد. آنجا خواهید دید که مثلا سل ماژور و می مینور هم موازی هم هستند، همین طور می بمل ماژور و سل مینور

حتما فهمیده‌اید، ولی تا یقین کنم چیزی از قلمم نیفتاده، ضرر ندارد تاکیدش: در لامینور دیگر دو درجه یک نیست، لا درجه یک است، یعنی نت پایه. سی درجه دو است، تا آخر

قسمت دوم، دستور ساختن گامها

یکشنبه، بهمن ۱۳، ۱۳۸۷

کرونولوژی لوتیه‌های کلاسیک



1500 تا 1505، ولادت آندریا آماتی

1540، ولادت گاسپارو برتولوتی داسالو، ولادت آنتونیو آماتی

1561، ولادت جیرولامو آماتی

1564، ساخت قدیمی‌ترین ویولن به جا مانده، ساخته شده بر دست آندریا آماتی در کرمونا، به سفارش شارل نهم (1) پادشاه فرانسه

1572، ساخت قدیمی‌ترین ویولنسل به جا مانده، ساخته شده بر دست آندریا آماتی در کرمونا، به سفارش شارل نهم

1577، وفات آندریا آماتی

1580، ولادت جیووانی ماگینی

1596، ولادت نیکولو آماتی

1608، وفات آنتونیو آماتی

1617، ولادت ژاکوب استینر

1628، وفات جیرولامو آماتی

1632 (حدود)، وفات جیووانی ماگینی

1644 (حدود)، ولادت آنتونیو استرادیواری

1666، ساخت اولین ویولن به جا مانده از استرادیواری

1667، ازدواج آنتونیو استرادیواری با فرانچسکا فرابوشی در چهارم ژوئیه

1671، ولادت فرانچسکو استرادیواری در یکم فوریه

1679، ولادت اوموبونو استرادیواری در چهاردهم نوامبر

1680 (حدود)، ساخت اولین ویولنسل بر دست آنتونیو استرادیواری، ساخت ویولن استراد پاگانینی، نقل مکان آنتونیو استرادیواری به پیاتزا سن دومینیکو

1683، وفات ژاکوب استینر

1684، وفات نیکولو آماتی

1690، آغاز دوره ساخت ویولنهای لانگ پدرن بر دست آنتونیو استرادیواری

1698، وفات فرانچسکا استرادیواری در بیستم مه، ولادت جوزپه گوارنری دل جزو در بیست ویکم اوت

1699، ازدواج آنتونیو استرادیواری با آنتونیا زامبلی در بیست وچهارم اوت

1700، آغاز دوره طلایی سازهای استراد به تصور عموم

1703، ولادت جیووانی باتیستا استرادیواری در یازدهم نوامبر

1709، ساخت استراد ویوتی

1712، ساخت ویولنسل استراد داویدوف

1715، ساخت ویولن استراد لیپینسکی

1716، ساخت ویولن استراد مسیح

1720، پایان دوره طلایی سازهای استراد به باور غالب

1727، وفات جیووانی باتیستا استرادیواری در یکم نوامبر

1737، وفات آنتونیا استرادیواری در سوم مارس، وفات آنتونیو استرادیواری در هجدهم دسامبر

1742، وفات اوموبونو استرادیواری در نهم ژوئن

1743، وفات فرانچسکو استرادیواری در پانزدهم ژانویه

1744، وفات جوزپه گوارنری در هفدهم اکتبر

1746، کارلو برگونزی مستاجر پائولو استرادیواری می‌شود در پیاتزا

1747، وفات کارلو برگونزی
توضیح (1) شارل نهم و بعد از او برادرش هانری سوم آخرین پادشاهان سلسله والوا بودند. هانری دو ناوار دو بوربن یا هانری چهارم این سلسله را برانداخت و خاندان شاهی بوربن را بنیان گذاشت که تا سلطنت لویی شانزدهم و انقلاب فرانسه دوام یافت. سرگذشت شارل نهم و هانری سوم را می‌توانید در شاهکار آلکساندر دوما با عنوان پاسداران سلطنت با ترجمه زنده یاد ذبیح‌الله منصوری بخوانید. شنیدم این رومان در سالهای اخیر با نام قبل از طوفان توسط گوتنبرگ منتشر شد

تصویر بالا مری هال را نشان می‌دهد که در پستال کارتی با تاریخ 1905 ویولن استراد ویوتی را در دست دارد

Online dictionary at www.Answers.com
Concise information in one click

Tell me about: