دنیای پایین سل

از آن روز تکنیکی جدید به نوازندگی ویولن اضافه شد، کیمورا آن را "هارمونیک پایین" نامید. سابقه داشت کاربرد این تکنیک البته، مثلا در قطعه فرشتگان سیاه اثر جرج کرومب، ولی کیمورا گستردهاش کرد، و نخستین بار در مقالهای در نشریه استرینگز در سال 2001 آن را تشریح کرد و بعد در ساختههایش به کار برد
کیمورا بعد از این که در سال 1994 اولین بار هارمونیک پایین را در رسیتالی معرفی کرد، با تمرینهای مداوم هر روز خش همراه با آن را کم کرد و صدایی صافتر گرفت، تا جایی که اکنون از سل معمول دست باز ویولن تا سل یک اوکتاو پایین آن، همه نیم پردهها را اجرا میکند. لم کار فشار و سرعت آرشه است و جای کشیدنش روی سیم. مثلا دوی وسط را با انگشت گذاری عادی و فقط با آرشه یک اوکتاو پایین میبرد تا دوی دست باز ویولا را بگیرد از ویولن. غرض این که شیوه کار مثل هارمونیک معمولی (بالا) نیست که انگشت بی فشار روی سیم گذاشته شود
کیمورا ادعا میکند از همه سیمها میتوان هارمونیک پایین گرفت، ولی صدای حاصل همیشه صاف و تمیز نیست. این صداها را میتوان اتفاقی به دست آورد، اشکال در نواختن با برنامه و با قصد است. او به روز خوب و روز بد هم اعتقاد دارد! میگوید صدای هارمونیکهای پایین در روزهای خوب بهتر است. تعریف میکند که اولین بار که این شیوه را امتحان کرد، تصور کرد دچار وهم شده و صدای سل دست باز ویولنسل را از جایی دیگر میشنود
اما فیزیک این قصه... دانشمندان فیزیک هنوز نمیدانند چطور این اتفاق میافتد، که با بازی با فشار آرشه بتوان هارمونیک پایین گرفت. ماری کیمورا ناچار شد برای حل این معضل علمی به دانشگاه استنفورد برود و مساله را با ماکس ماتیوز مطرح کند، بهترین فیزیکدانی که پیشرو در موسیقی کامپیوتری شناخته شده. ماکس میکروفونهایی طراحی کرده که صدای هارمونیکهای پایین را میگیرند و برای آنالیز فیزیکی آماده میکنند. کیمورا امیدوار است به زودی جواب قطعی معما را از مطالعات ماتیوز دریافت کند
ولی تا آن زمان برسد، کیمورا از جنبه عملی داستان غافل نشده، با آهنگهایی که خود ساخته یا به دیگران سفارش داده، توانسته یک سیدی ضبط کند و انتشار دهد با عنوان دنیای پایین سل. از کارهای ضبط شده بر این سیدی میتوان شش کاپریس و یک سوئیت سه موومانی را ذکر کرد، همه ساخته و نواخته خود کیمورا. اما در سال 2007 آهنگسازی به نام ژان کلود ریست اولین بار ویولن کنسرتویی برای ماری تصنیف کرد و در آن از هارمونیکهای پایین بسیار استفاده کرد
به هر حال کار آسانی نباید باشد دست یافتن به هارمونیکهای پایین. کیمورا تعریف میکند، روزی به جولیارد رفته بودم، دانشجویی نزدم آمد و گفت هر چه کرده نتوانسته هارمونیک پایین را بزند، با اصرار میخواست که یادش دهم. آرشهاش را گرفتم، موها را قدری شل کردم، و پنج ثانیه بعد توانستم سل دست باز ویولنسل را روی ویولنش اجرا کنم. لمهای خاص این کار را برایش گفتم و ساز را با موی آرشه شل شده به او دادم، چند ثانیه بعد او هم بالاخره سل بم را از ساز گرفت
کیمورا میگوید برای تولید هارمونیکهای پایین، سیمهای کهنه بهتر از سیمهای نو هستند. با سیم کهنه لازم نیست آرشه چسبیده به خرک باشد، لذا صدا صافتر میشود. ولی وقتی مجبورید سیم عوض کنید، تا وقتی سیم کاملا نو است، فقط باید فاصله آرشه را از خرک کم کنید تا بتوانید به هارمونیک پایین دست یابید. در هر حال تمرین و تمرین و تمرین، تنها راهی است که شما را از ناله "باز هم صدایش در نمیآید" به فریاد تحسین "وای خدای من" میرساند! به عنوان یک قاعده کلی، اگر کسی سون فیله را کار کرده و بلد باشد، آسانتر به هارمونیک پایین میرسد
در صفحهای از وبسایت کیمورا میتوانید نمونههایی از هارمونیکهای پایین را در دو قطعه پارتیتا و جمینی بشنوید. از دستش ندهید، شگفتانگیز است
ترجمه با تلخیص از شماره ژوئن 2009 مجله استرینگز