شنبه، اسفند ۲۶، ۱۳۸۵

جهان تربیت، قسمت سوم

کلاس سوم با خانم خوشنویس شروع می‌شود. و با اولین دوست دخترم، مهناز بهرامی. همسایه‌ای داریم که پزشک و سرهنگ ارتش است و عصرها در منزل مطب دارد، دکتر بهرامی. بعدها بارها از مادرم می‌شنوم که حقی بزرگ بر گردنم دارد و چند بار از خطر نجاتم داده است. دخترش مهناز یک سال از من کوچک‌تر است و از چند ماه پیش همبازی شده‌ایم، حتما با صلاحدید بزرگ‌ترها. از مدرسه‌اش راضی نیستند، لذاست که به توصیه مادرم اسمش را در جهان تربیت می‌نویسند و دیگر در سرویس هم با همیم، هرچند من جلو و او در نیمکتهای عقب. بیشتر عصرها با هم مشق می‌نویسیم و درس حاضر می‌کنیم. بعد هم بازی، از منچ و مار وپله و ایروپولی، تا قایم موشک (باشک) و بازیهای دیگر. گاهی هم که اجازه داریم به استثنا، بیشتر خانه هم بمانیم، با هم تلویزیون می‌بینیم، ماوریک و بت مسترسون، فراری و دکتر کیلدر، گروه نجات و کهکشان (با دکتر زاخاری اسمیت و کله پوک آهنی بی‌مصرف)، و البته کارتون فلیکس، که مصور آن هم در کیهان بچه‌ها چاپ می‌شود

از سرگرمیهای خاص جهان تربیت مشاعره است. رقابتی فشرده داریم در این مورد، و حتی به توصیه خانم خوشنویس کتاب مشاعره مهدی سهیلی را می‌خریم که بیشتر شعرها یا بیتهایی را گلچین کرده که با حروف کم-استفاده شروع شوند یا خاتمه یابند. در همه مدرسه دو سه نفر به جایی می‌رسیم که دیگر حریف نداریم. حتی با ث هم شعر بلدیم، ثریا کرد با من تیغ بازی، عطارد تا سحر افسانه سازی... یک قلم خودنویس شیفرز هم از دکتر بنی‌احمد جایزه می‌گیرم به همین مناسبت. و البته بارها به سبب خطم که چیزی شده بین خط قشنگ پدرم و خط دکتر، قلم خودنویس لامی و کتاب افسانه‌های بوعلی سینا و جایزه‌های دیگر دریافت می‌کنم

در همین دوره ماشین کوچولوی اسباب بازی در جعبه‌های مچ‌باکس رایج می‌شود و کم‌کم کلکسیون این ماشینها جای هسته تمر هندی را می‌گیرد، هر چند که قیمتش برای آن روز به نسبت گران است، ماشینهای معمولی هشت تومن، اگر درش باز شود و چرخش فنری باشد ده تومن، و ماشینهای خفاش (بتمن) و جیمز باند (گلدفینگر) دوازده تومن

از تنبیه در جهان تربیت گفتم، از تشویق هم بگویم. اول این که در این مدرسه، به دستور دکتر بنی‌احمد، شاگرد اول و دوم معنی ندارد. این را در ذیل کارنامه موقتی هم تذکر داده‌اند تا اولیا نپرسند، و حتی معدل هم در این کارنامه محاسبه و درج نمی‌شود. هر چند از سال چهارم که تقسیم یاد می‌گیریم خودمان فوری معدل را حساب می‌کنیم و مقایسه. به طور معترضه بگویم که از معدلهای بیست کیلویی امروز هم خبری نیست، نوزده به بالا فقط از معدود ممتازان هر کلاس بر می‌آید. اما تشویق، اول کارت امتیاز داریم، سبز که عادی است و قرمز که عالی است. معمولا کارتها را معلمان می‌دهند و ناظمها مهری دارند که اگر بر کارت بزنند ارزش آن را دو برابر می‌کند. با ده کارت سبز یا پنج قرمز، تقدیرنامه برایمان صادر می‌شود، و این برای شاگردان ممتاز سالی دو سه بار اتفاق می‌افتد. به تصمیم آموزگاران یا ناظمها یا مدیر، جایزه‌هایی هم داده می‌شود که بیشتر کتاب یا قلم خودنویس است

تصویر از کلاس سوم است. خانم خوشنویس ورقه امتحانی من را نگاه می‌کند

جهان تربیت، قسمت دوم
جهان تربیت، قسمت چهارم

2 نظر

Blogger Zara نوشته

To sale sevoom ebtedai moshaere!!!!!!! Khili az doostai ham sen va sal man hafez ro ghalat mikhoonan to 25 salegi...

۲۷ اسفند ۱۳۸۵ ساعت ۱۷:۳۲  
Anonymous سارا نوشته

چقدر جالب!!!ماشینای اسباب بازی...خیلی جالب بود

۳۱ شهریور ۱۳۸۸ ساعت ۲۲:۵۸  

ارسال یک نظر

خانه

Online dictionary at www.Answers.com
Concise information in one click

Tell me about: