دورانهای موسیقی، قسمت دوم
رومانتیک پیشرو، از 1830 تا 1860 میلاد مسیحی
آن گاه که دوره کلاسیک به اوج رسید، کاملا مشخص شد که دیگر سازها، ارکسترها، و قالبهای موجود پاسخگوی نیاز آهنگسازان به بیان احساس یا شرح داستان نیست و عمر این دوران به سر رسیده است. این محدودیت به خصوص با آثار متاخر بتهوون و شوبرت به چشم خورد. چنین بود که موسیقی وارد دورانی جدید شد که در آن بیان احساسات انسانی بر هر چیزی تفوق داشت. به زودی، تاسیس مکتبهای ملی مثل مکتب روسی و آلمانی و بوهمی هم به گسترش بیشتر دوره اول رومانتیک کمک کرد
یکی از مشخصههای بارز عصر طلایی رومانتیک، هنرنمایی تکنیکی به خصوص در در تکنوازی است، همان ویرتوئوزو در لفظ فرنگی. از این دوره شروع شد تصنیف سختترین قطعهها (شیطانی میگفتند) توسط آهنگسازان و اجرای آنها به راحتی و بیزحمت بر دست تکنوازان. هارمونی هم رنگینتر شد به تعبیری، در این دوران. تعداد و تنوع سازهای ارکستر هم دگرگون شد. از طرفی، به قدری شرح داستان، از عشقی و تراژیک تا حماسی، در بروشورهای کنسرتها معمول شد که اصطلاح موسیقی پروگراماتیک یا برنامهای رواج یافت
در میان رومانتیکهای پیشرو، دو آهنگساز ملی بیشتر شایسته تذکرند: گلینکا از مکتب ملی روسی و اسمتانا از مکتب ملی بوهمی یا چک. اما سر دستههای شهیر این دوران شش نفرند بیتردید
برلیوز با سنفونی فانتاستیک
شوپن با چهار بالاد فوق زیبا، نکتورنها، اتودها، و دو پیانو کنسرتو
مندلسون با چهار سنفونی
شومان با چهار سنفونی
لیست با آثار بیشمار برای پیانو سولو و پوئم سنفونیکهای مازپا و له پرلود
وردی با نفیسترین اپراهای تاریخ موسیقی از قبیل لاتراویاتا
رومانتیک نو، از 1860 تا 1920 میلاد مسیحی
با استثنا کردن برامس و بروکنر، آهنگسازان این دوره یکسره خود را آزاد کردند از بسیاری از قیود. میگفتند هر چه الهام شود خوش است، ساختار در درجه دوم اهمیت است. این دوران را میتوان عصر شکوفایی اپرا دانست، به خصوص توسط واگنر و وردی. به علاوه مکتبهای آهنگسازی گسترش بیشتر یافتند در این دوره، ولی عمر هیچ کدام بلند نبود، مثل امپرسیونیسم که به سبب اهمیتش باید در مطلبی جداگانه به آن پرداخت
نه سنفونی بروکنر را میتوان به راحتی مایل به دوران مدرن دانست، قدری ثقیل و عموما طولانی. چهار سنفونی برامس اما حد فاصل بتهوون و شوبرت از یک طرف و بروکنر و مالر از سوی دیگر است. آثار نمونه این دوره برای علاقهمندانی که دسترسی دارند به آنها به این شرح است
دفایا، عشق دختر جادوگر (مشتمل بر قسمت معروف رقص آتش)
موسورگسکی، تابلوهای نمایشگاه و شبی بر فراز کوه سنگی
بیزه، اپرای کارمن، به خصوص اورتور و آریای هابانرا
دورژاک، سنفونی دنیای نو
لالو، سنفونی اسپانیول
راول، بولرو، والس، و پیانو کنسرتو برای دست چپ
کرساکف، سنفونیک سوئیت شهرزاد
سن سانس، کارناوال حیوانات، ویولن کنسرتو
چایکوفسکی، شش سنفونی به خصوص پاتتیک، پیانو کنسرتو نمره یک، ویولن کنسرتو، سه باله نفیس
موسیقی مدرن، از 1920 میلاد مسیحی تا کنون
این دوران موسیقی کلاسیک را باید مغشوشترین دوره نامید، دورهای که بعد از جنگ بزرگ اول شروع شد، و در طی آن هر آهنگسازی سازی میزند برای خود، متفاوت از دیگران، گاه کاملا در تضاد با دیگران. نمونههای بارز این اغتشاش، دو آهنگساز اتریشی میان دو جنگ هستند: آنتون وبرن و فرانتز لهار. وبرن روی فرم پیشرفتهای کار میکرد که ساختار سریالی میخواندش، همزمان، لهار اپرت کلاسیک تصنیف میکرد
هیچ نوع دسته بندی و هیچ قاعدهای را نمیتوان حاکم بر آثار این دوره دانست. لذاست که هر موسیقی دوستی میتواند به طور موردی برای خود تصمیم بگیرد که چه را دوست دارد و چه را نه
فهرست جامع آهنگسازان مدرن طولانی میشود. به اختصار اما، بریتن، کوپلند، گرشوین، ارف، پروکوفیف، شوستاکوویچ، و استراوینسکی از نامآوران این دورهاند
آن گاه که دوره کلاسیک به اوج رسید، کاملا مشخص شد که دیگر سازها، ارکسترها، و قالبهای موجود پاسخگوی نیاز آهنگسازان به بیان احساس یا شرح داستان نیست و عمر این دوران به سر رسیده است. این محدودیت به خصوص با آثار متاخر بتهوون و شوبرت به چشم خورد. چنین بود که موسیقی وارد دورانی جدید شد که در آن بیان احساسات انسانی بر هر چیزی تفوق داشت. به زودی، تاسیس مکتبهای ملی مثل مکتب روسی و آلمانی و بوهمی هم به گسترش بیشتر دوره اول رومانتیک کمک کرد
یکی از مشخصههای بارز عصر طلایی رومانتیک، هنرنمایی تکنیکی به خصوص در در تکنوازی است، همان ویرتوئوزو در لفظ فرنگی. از این دوره شروع شد تصنیف سختترین قطعهها (شیطانی میگفتند) توسط آهنگسازان و اجرای آنها به راحتی و بیزحمت بر دست تکنوازان. هارمونی هم رنگینتر شد به تعبیری، در این دوران. تعداد و تنوع سازهای ارکستر هم دگرگون شد. از طرفی، به قدری شرح داستان، از عشقی و تراژیک تا حماسی، در بروشورهای کنسرتها معمول شد که اصطلاح موسیقی پروگراماتیک یا برنامهای رواج یافت
در میان رومانتیکهای پیشرو، دو آهنگساز ملی بیشتر شایسته تذکرند: گلینکا از مکتب ملی روسی و اسمتانا از مکتب ملی بوهمی یا چک. اما سر دستههای شهیر این دوران شش نفرند بیتردید
برلیوز با سنفونی فانتاستیک
شوپن با چهار بالاد فوق زیبا، نکتورنها، اتودها، و دو پیانو کنسرتو
مندلسون با چهار سنفونی
شومان با چهار سنفونی
لیست با آثار بیشمار برای پیانو سولو و پوئم سنفونیکهای مازپا و له پرلود
وردی با نفیسترین اپراهای تاریخ موسیقی از قبیل لاتراویاتا
رومانتیک نو، از 1860 تا 1920 میلاد مسیحی
با استثنا کردن برامس و بروکنر، آهنگسازان این دوره یکسره خود را آزاد کردند از بسیاری از قیود. میگفتند هر چه الهام شود خوش است، ساختار در درجه دوم اهمیت است. این دوران را میتوان عصر شکوفایی اپرا دانست، به خصوص توسط واگنر و وردی. به علاوه مکتبهای آهنگسازی گسترش بیشتر یافتند در این دوره، ولی عمر هیچ کدام بلند نبود، مثل امپرسیونیسم که به سبب اهمیتش باید در مطلبی جداگانه به آن پرداخت
نه سنفونی بروکنر را میتوان به راحتی مایل به دوران مدرن دانست، قدری ثقیل و عموما طولانی. چهار سنفونی برامس اما حد فاصل بتهوون و شوبرت از یک طرف و بروکنر و مالر از سوی دیگر است. آثار نمونه این دوره برای علاقهمندانی که دسترسی دارند به آنها به این شرح است
دفایا، عشق دختر جادوگر (مشتمل بر قسمت معروف رقص آتش)
موسورگسکی، تابلوهای نمایشگاه و شبی بر فراز کوه سنگی
بیزه، اپرای کارمن، به خصوص اورتور و آریای هابانرا
دورژاک، سنفونی دنیای نو
لالو، سنفونی اسپانیول
راول، بولرو، والس، و پیانو کنسرتو برای دست چپ
کرساکف، سنفونیک سوئیت شهرزاد
سن سانس، کارناوال حیوانات، ویولن کنسرتو
چایکوفسکی، شش سنفونی به خصوص پاتتیک، پیانو کنسرتو نمره یک، ویولن کنسرتو، سه باله نفیس
موسیقی مدرن، از 1920 میلاد مسیحی تا کنون
این دوران موسیقی کلاسیک را باید مغشوشترین دوره نامید، دورهای که بعد از جنگ بزرگ اول شروع شد، و در طی آن هر آهنگسازی سازی میزند برای خود، متفاوت از دیگران، گاه کاملا در تضاد با دیگران. نمونههای بارز این اغتشاش، دو آهنگساز اتریشی میان دو جنگ هستند: آنتون وبرن و فرانتز لهار. وبرن روی فرم پیشرفتهای کار میکرد که ساختار سریالی میخواندش، همزمان، لهار اپرت کلاسیک تصنیف میکرد
هیچ نوع دسته بندی و هیچ قاعدهای را نمیتوان حاکم بر آثار این دوره دانست. لذاست که هر موسیقی دوستی میتواند به طور موردی برای خود تصمیم بگیرد که چه را دوست دارد و چه را نه
فهرست جامع آهنگسازان مدرن طولانی میشود. به اختصار اما، بریتن، کوپلند، گرشوین، ارف، پروکوفیف، شوستاکوویچ، و استراوینسکی از نامآوران این دورهاند
نمودار زیر خلاصه تاریخی دورانها را نشان میدهد
قسمت اول، قرون وسطی، رنسانس، باروک، کلاسیک
0 نظر
ارسال یک نظر
خانه