پنجشنبه، مهر ۲۰، ۱۳۸۵

پرلمن

ویدیویی از پرلمن دیدم، در اجرای کنسرتوهای بتهوون و برامس، با همراهی فیلارمونیک برلن به رهبری بارنبوم. قبل از پرداختن به اصل مطلب بگویم که این ویدیو صفحه‌ای را به خاطرم آورد که سی سال پیش خریدم (و در آرشیوم در تهران است) و در آن بارنبوم کنسرتوی اپوس 61 را برای پیانو و ارکستر تنظیم و اجرا کرده، هم پشت پیانو و هم به عنوان رهبر. ارکستر را یادم نیست

دیدن این ویدیو هم (که زنده ضبط شده به سال 1992) کمک نکرد که علاقه‌ام به نواختن پرلمن جلب شود، سهل است، اصرارم بر نظر قبلی که اصلا قشنگ نمی‌زند این نابغه بیشتر شد. تردید نیست که نابعه است ایزاک پرلمن. آدمی که در چهار سالگی فلج اطفال گرفته، ولی با همه مشکلات خود را به بالاترین سطح تکنیکی در نواختن ویولن رسانده از نبوغی عجیب بهره برده، بی شک. اما، اگر معلول نبود باز هم چنین محبوبیتی می‌داشت؟ وقتی از سلیقه کمتر نصیب برده است. توضیح می‌دهم، قبل از ابن که تکفیرم کنند علاقه‌مندانش

اول، من هم از عاشقان جدی این مرد بزرگ هستم، پس مثل همه کسانی که دوستشان دارم نقدش می‌کنم. فارغ از ویولن نوازی، انسانی که در ویدیوی سفر به روسیه نشان داده می‌شود بسیار دوست داشتنی است، خونگرم، همیشه خندان، و (از آن نظرها که هیچ دلیل منطقی پشتش نیست، دلیل انسانی چرا) با قیافه‌ای فوق‌العاده مهربان. به همین دلیل هم هر از گاهی سعی می‌کنم اجراهایش را هم دوست بدارم، نمی‌شود! سلیقه‌اش اصلا با من جور نیست. چندان علاقه‌ای به سکوت ندارد. من همیشه کشش زمانی هر چه بیشتر را می‌پسندم، هم در صدا و هم در سکوت، به خصوص جایی که علامت فرمات آن را آزاد می‌گذارد، کاری که کارایان به بهترین شکل کرده‌است. ببینید، یا درست‌تر بگویم، بشنوید آخر درآمد چنین گفت زردشت، کارایان چطور نفس را بند می‌آورد با کشش غیرعادی. پرلمن اما، همیشه عجله دارد، حتی سریع‌تر از دستور نت، وصل می‌کند صداها و سکوتها را، دیرتر پیشکش

دوم، ژیت دارد صدای سازش! در ویدیوی هنر ویولن، پرلمن از معلمش نقل می‌کند که صداهای اضافه و عجیب و غریب را ژیت می‌گفته است. فالش نه، لااقل با گوش آماتوری من، ولی خس و خش و خلاصه ژیت زیاد دارد سازش. خیلی وقتها وقتی با آرشه راست فورته‌ای را روی سیم می شروع می‌کند، صدا اسفورتزاندو می‌شود، که درست نیست. گاهی در ویبره کردن سیم مثل مبتدیان ویولن را به شدت تکان می‌دهد (سر ساز را ببینید)، و بالطبع صدا خراب می‌شود. اما چه صدایی دارد این سازش، توپر و عمیق، بی زنگ، آن که من دوست دارم. در همان ویدیوی هنر ویولن می‌گوید ساز چندان اهمیت ندارد که نوازنده، و مثال می‌زند که اویستراخ با یک استرادیواری درجه چندم می‌زده و این صدا را در می‌آورده است، ولی واقعا باید همیشه شاکر منوهین باشد که این ویولن را در اختیارش گذاشت

سوم، به هر حال مقایسه هم باید کرد. در تمام طول اجرای کنسرتوی بتهوون آن را با اجرای استرن مقایسه می‌کردم، زیباترین اجرای آسمانی این اثر. اگر بناست صلابت و استحکام نواختن در حد فوق عادی نباشد، کششها، گم و محو شدن صدای سلو و توتی در هم، و هماهنگی این دو در کار ضبط شده استرن با نیویورک و برنشتاین بی‌نظیر است. اجرای اویستراخ از کنسرتوی برامس هم که هیچ نیاز به شرح و تفسیر من ندارد. وقتی صحبت از برامس و سیبلیوس می‌شود، همه را فراموش باید کرد جز اویستراخ

Online dictionary at www.Answers.com
Concise information in one click

Tell me about: