فرودگاه ونکوور
داستان غم انگیز فرودگاه ونکوور را حتما شنیده یا خواندهاید. رابرت زیکانسکی، کارگر چهل ساله ساختمانی اهل لهستان، با همت مادرش که از ده سال پیش ساکن کاناداست، به قصد مهاجرت برای زندگی بهتر و پیوستن به مادر، از طریق فرودگاه ونکوور قدم به کانادا میگذارد، ولی به دلیل ندانستن زبان انگلیسی ساعتها در قسمتهای مختلف فرودگاه از جمله گمرک و اداره مهاجرت معطل میشود. مادر رابرت به تصور این که پسرش به هر دلیلی در آن پرواز نبوده، ناامید به منزل میرود، و رابرت خسته و گرسنه برای جلب توجه و کمک مردم یک صندلی را به زمین میکوبد، و بعد که از ماموران ایمنی فرودگاه عکسالعملی نمیبیند، بار دیگر صندلی را به شیشه میزند. پلیس آر.سی.ام.پی مستقر در فرودگاه به دعوت ماموران ایمنی سر میرسد و با سلاح تیزر رابرت را از پا در می آورد. دقیقهای بعد رابرت زیکانسکی فوت میکند
این خلاصه داستانی بود که در ویدیوی پنج شش دقیقهای آخر این پست میبینید. به هیچ روی سعی نکردهام قصه را درامی (دراماتیزه به قولی) کنم. برای آن کس که بخواهد غصه بخورد، داستان خود غم کافی دارد. این ویدیو را ابتدا بانویی ایرانی که از قضا آن موقع در فرودگاه بوده با سلفون (تلفن موبیل) میگیرد، و بعد جوانی که اتفاقا دوربینی همراه داشته با کیفیت بهتر بر میدارد. سیما اشرفینیا، بانوی ایرانی حاضر در صحنه، دیشب در مصاحبه با سی.بی.سی میگفت تلاش کرده به چهار زبانی که بلد است، انگلیسی و فارسی و ایتالیایی و ترکی، با رابرت ارتباط برقرار کند و به او آرامش دهد، ولی موفق نشده است
اما آن چه توجه جلب میکند، تحلیلهای بعد از شوک اول است به قصد حداقل کردن احتمال تکرار چنین فاجعه. طبق معمول، واکنشهای استثنایی فوق عادی هم هست، از جمله کسانی که جلوی دوربینهای تلویزیونی می گویند بعد از این حادثه از کانادایی بودن خود شرم دارند! یا بعضی کسان هنوز بر سر این که ماموران پلیس سه یا چهار یا پنج نفر بودهاند بحث میکنند، و البته افرادی هم سعی میکنند تقصیر اصلی را به اداره مهاجرت برگردانند! این آخری لااقل برای من که این راه را پنج سال پیش رفتهام هیچ ارزش ندارد، کل تشریفات مهاجرتی از پانزده دقیقه تجاوز نمیکند... این استثناها همواره هستند و همواره به راه خود می روند
اما همکاری شبکه های خبری، پلیس، و عامه مردم در آنالیز حادثه، بدون پرده پوشی، به راستی شگفتانگیز است. سازمان خبری کانادا سی.بی.سی را در این میان سازمانی وزین یافتم. بی آن که برنامه شب و روزش این حادثه شود، مثل سی.ان.ان، روزی چند نوبت گفتوگو میکند با سران پلیس شهرهای مختلف کانادا، کارشناسان گوناگون، مردم، و البته با سرکردگان شرکت سازنده سلاح تیزر در فنیکس ایالات متحد که دیشب توجهم را جلب کرد، و به طور معترضه، نمیتوانم فکر نکنم به این که کجا هستند آقای گلن بک و خانم نانسی گریس و آقای لاری کینگ، که روز سران این شرکت را شب تار کنند در شوهای تلویزیونی
اما همکاری شبکه های خبری، پلیس، و عامه مردم در آنالیز حادثه، بدون پرده پوشی، به راستی شگفتانگیز است. سازمان خبری کانادا سی.بی.سی را در این میان سازمانی وزین یافتم. بی آن که برنامه شب و روزش این حادثه شود، مثل سی.ان.ان، روزی چند نوبت گفتوگو میکند با سران پلیس شهرهای مختلف کانادا، کارشناسان گوناگون، مردم، و البته با سرکردگان شرکت سازنده سلاح تیزر در فنیکس ایالات متحد که دیشب توجهم را جلب کرد، و به طور معترضه، نمیتوانم فکر نکنم به این که کجا هستند آقای گلن بک و خانم نانسی گریس و آقای لاری کینگ، که روز سران این شرکت را شب تار کنند در شوهای تلویزیونی
به نظرم میرسد علتهای فاجعه فرودگاه ونکوور را در دو دلیل عمده بتوان خلاصه کرد: خطای پلیس آر.سی.ام.پی که ماهیت انسانی دارد، و نقص در سلاح تیزر. یکی از ماموران پلیس آر.سی.ام.پی در مصاحبهای تلویزیونی میگفت همراه داشتن این تیزر در مناطق بسیار بدنام و خطرناک شهر بدون هیچ پشتیبانی به من قوت قلب میدهد... راست میگفت. پلیسی دیگر اما میگفت من هم اگر بودم در استفاده از تیزر در آن لحظه تردید نمیکردم... این قدری تامل لازم دارد. ویدیوی حادثه به خوبی نشان میدهد پلیس بدون هرگونه مذاکره در اولین لحظههای ورود به صحنه از تیزر استفاده میکند، در حالی که هم سران پلیس و هم مردم اعتقاد دارند استفاده از سلاح، تیزر یا غیر آن، مثل جراحی برای بیمار، باید آخرین راه حل تلقی شود و قطعا نه اولین. نگرانی چهار مامور پلیس مسبب داستان بوده، یا ماموران ایمنی فرودگاه در احضار پلیس نمک و فلفل گزارش را زیاد کرده اند... به هر روی خطای انسانی است، ناگزیر روی می دهد، ولی حتما میتوان با بررسی و آموزش تقلیلش داد به کمترین میزان تکرار
به گمان من علتالعلل این حادثه همانا اشکال در طراحی یا تعریف حدود کاربرد تیزر است، که فقط و فقط شبکه سی.بی.سی به آن پرداخته به اختصار. در ماههای گذشته دست کم بیست نفر در حوادثی مشابه در کانادا جان باختهاند. چنان که مدیر شرکت سازنده تیزر در مصاحبه تلویزیونی میگفت، این سلاح در شصت کشور به کار میرود. در پاسخ به این سؤال که حدود و آستانه استفاده از تیزر را که تعریف میکند، گفت سازنده نقشی در این قسمت ندارد، و تعریف و تبیین و آموزش آن با ادارههای پلیس کشورهای خریدار است. این مدیر ارشد اظهار میداشت در آنالیز حادثه با پلیس کانادا همکاری نزدیک خواهد داشت، اما (اینجای صحبت بیشتر تجاری و خطاب به مشتریان حس می شد) اعتقاد دارد بیست مورد مرگ از تیزر در برابر مرگهای بی شمار حاصل از روشهای قدیمی پیشگیری، از قبیل استفاده از انواع گازها، ناچیز است و نباید تردید به وجود آورد در ادامه به کار گیری این سلاح توسط پلیس، که ترجمه سلیس آن این است: نباید تقلیل دهد تعداد مشتریان ما را
ببینید کوتاه شده ویدیوی حادثه را
ببینید کوتاه شده ویدیوی حادثه را
اصل ویدیو برگرفته از یوتیوب است
0 نظر
ارسال یک نظر
خانه