بازارچه نوروزی
امسال از شهرام شبپره هم دعوت شده بود، افسوس که از آن اتفاقهای عجیب و غریب افتاد، در شهری که در تمام سال دو ساعت برف هم نداریم، همان روز و همان ساعت باید برف میآمد! دورتر از صحنه چیزی جز چتر دیده نمیشد، ولی به هر حال شور و حالی داد به جشن، خوب بود
1 نظر
فاریا.فاریای خوب و مهربان.خیلی خیلی معذرت که این همه دیر جواب کامنت را دادم.وای اگر بدانی که چقدر ذوق کردم وقتی دیم یادت بود که من شهرام دوست دارم.ذوق کردم که علیرغم تفاوت زبان نوشتارمان باز هم نوشته های مرا میخوانی.ذوق کردم فاریا.بسیار زیاد.خیلی حرفهای برای نوشتن دارم و بعدتر باز هم به خانه ی گرم و مهربانت سر خواهم زد.هنوز هم مثل روز اول نام خانه ات را بسیار می پسندم .بیایید دنیای بهتری بسازیم
ارسال یک نظر
خانه