یکشنبه، اسفند ۱۸، ۱۳۸۷

ایزابل فاست

یکی از برجسته‌ترین پیشروان ویولن نوازان اروپایی ایزابل فاست است که آوازه‌اش نرم نرمک امریکای شمالی را پر می‌کند. اگر پاگانینی را ابلیس یاری می‌کرد در نواختن، ایزابل را خود مفیستوفلس(1) می‌ستاید. ترجمان دقیق آنچه آهنگساز در نظر داشته اولویت اول است برای ایزابل. می‌گوید در مورد آثار گذشتگان باید تحقیق کرد که چه می‌خواسته‌اند، ولی اگر آهنگساز در قید حیات است، کافی است بپرسید

ایزابل فاست فرصت پرسیدن از آهنگساز را بارها داشته، در نخستین اجراهای جهانی آثار بی‌شمار، معروف‌ترینشان فانتزی اولیویه مسیان و اتود یورگ ویدمان که در آن سولیست باید همزمان با نواختن ویولن آواز بخواند! کاری که ایزابل وحشتناکش می‌خواند. همین امسال ایزابل فاست دو ویولن کنسرتو را که به او تقدیم شده به نخستین اجرای جهانی خواهد رساند، یکی از آهنگساز سوئیسی میشائل ژارل که در فستیوالهای موسیقی 2008 خوش درخشید و دیگری اثر آهنگساز اتریشی توماس لارخر

ایزابل فاست در خانواده‌ای عاشق موسیقی متولد شد، در سال 1972 در اسلینگن، شانزده کیلومتری جنوب شرقی اشتوتگارت. ویولن را در پنج سالگی به دست گرفت. پدر که دو سال قبل از آن شروع کرده بود به فراگیری ویولن نوازی به طور آماتوری، از او پرسید روزی، مایل است او هم آن ساز را یاد بگیرد، پاسخ مثبت بود. برادرش هم اظهار تمایل کرد. بعد از آن هر سه نزد معلم رفتند. می‌گوید تا پانزده سالگی جدی‌ترین فعالیتش شرکت در کوارتتهای خانوادگی بوده و نواختن در برنامه‌های آخر هفته همراه با برادرش و فرزندان دوستان خانوادگی

نخستین درسهای پروفشنال را بعد از آن دوره از دنس زیگموندی و کریستف پوپن گرفت و خیلی زود به مسابقات بیل‌المللی راه یافت. در 1987 کنکور جهانی لئوپولد موتزارت را در اوگسبورگ فتح کرد و در 1993 اولین آلمانی شد که جایزه اول مسابقات پاگانینی را از جنوا به خانه برد

فاست از اوان 2000 شروع کرد به ضبط کردن آثار مدرن. ضبط کنسرتو فونبر اثر کارل آمادئوس هارتمن در سال 2002 جایزه اول موسیقی کلاسیک کان را برایش به ارمغان آورد. در سال 2003 اولین بار یک اثر رومانتیک را ضبط کرد، ویولن کنسرتوی دورژاک. بعد از آن دیگر کارش را به دورانهای رومانتیک و کلاسیک هم تعمیم داد. وقتی می‌خواست کنسرتوی نمره دو از مارتینو را با سازهای اوروژینال ضبط کند، مجبور شد شمایل ظاهری استراد محبوبش را که زیبای خفته(2) نام دارد عوض کند. باری، ایزابل تازه از آخرین کار ضبط فارغ شده، دوره کامل سوناتهای بتهوون با پیانوی همراه همیشگی، الکساندر ملنیکوف. برای این ضبط با انتشارات اورتکست شروع کرد، و بعد به بررسی دستنوشته‌ها پرداخت. می‌گوید تمام سنفونیها و همه آثار بتهوون را زیر و رو کرده، ولی هنوز پنجره‌های زیادی به رویش باز نشده است. بر این باور است که برای فهمیدن بتهوون یک عمر باید صرف شود. سونات دهم اپوس 96 را سخت‌ترین این ده سونات می‌داند. موومان اول را از نظر حس و آتمسفر دست نیافتنی توصیف می‌کند، هر چند ساده از نظر تکنیکی

ایزابل فاست امسال سوناتها و پارتیتاهای باخ را هم ضبط خواهد کرد. وقتی از او سؤال شد چرا این آثار، که بارها و بارها به بهترین شکل اجرا و ضبط شده‌اند. می‌خندد، می‌گوید هرگز تصمیم به این کار دشوار نداشته، که این شش قطعه را بسیار سخت می‌داند، ولی همه تشویشق کرده‌اند که اینها اولین کارهایی هستند که هر ویولن نوازی باید در رپرتوار داشته باشد و در اولین فرصت ضبط کند. ترسش این است که تجربه کرده، با باخ هرگز راضی نمی‌شود

همه اینها به کنار، در برنامه دارد یکی از دو کنسرتوی مندلسون یا برامس را هم همین امسال ضبط کند، و اگر بتواند هر دو را! در مورد برامس هنوز نتوانسته تصمیم بگیرد کدام کادنزا را اجرا کند. تمایل شخصی او تجربه کردن کاری جدیدتر است، مثل کادنزای اوژن یسایی، ولی هر کار می‌کند به نظرش می‌رسد هیچ کادنزایی مثل مال یوآخیم به کنسرتو نمی‌چسبد، اصلا با آن زاده شده گویا

فاست خود را دختر موسیقی مجلسی می‌داند هنوز، در کنار همه ضبطها و کنسرتها، در سراسر دنیا در برنامه‌های مجلسی شرکت می‌کند و این نوع موسیقی را با اشتیاق دنبال می‌کند، خستگی ناپذیر

توضیح (1) مفیستوفلس همانا ابلیس است. ملح این کنایه در آن است که
گوته در روایت فاست همه جا شیطان را مفیستوفلس نامیده و نام بزرگ ایزابل هم فاست است
توضیح (2) زیبای خفته یک استراد 1704 است. لوتیه‌ای که آن را یافت بعد از یک و نیم قرن مفقود بودن، آن را چنین نامید. گفته می‌شود از معدود استرادهایی است که دسته‌اش تعویض نشده و اوریژینال است. فاست می‌گوید زیبای خفته بسیار ظریف و حساس است و هر روز صدایش عوض می‌شود
برگردان آزاد از شماره ماه آوریل مجله استرینگز

Online dictionary at www.Answers.com
Concise information in one click

Tell me about: