دوشنبه، اردیبهشت ۰۹، ۱۳۸۷

کارل بوم

نسل پیشین رهبرهای فوق عادی، در دهه آخر سده قبل پایان یافت به باورم. از این عده که با انگشتان دو دست می‌توان شمردشان، ارنست آنسرمه (ارکستر سوئیس رومان) چند دهه زودتر در سال 1969 ترک دنیا گفته بود، ولی هنوز صفحه‌هایش دست به دست می‌گشت، و برنارد هایتینگ (ارکستر آمستردام) در 79 سالگی هنوز حیات دارد، و بر دوام باد حیاتش که تنها بازمانده آن نسل است. الباقی آن بزرگان، به ترتیب خروج از صحنه، کارل بوم (فیلارمونیک وین) در سال 1981 رفت از دنیا، یوجین اورماندی (ارکستر فیلادلفیا) در 1985، اویگن(1) یوخوم در 1987، هربرت فون کارایان (فیلارمونیک برلن) در 1989، و لئونارد برنشتاین (فیلارمونیک نیویورک) در 1990 یکی بعد از دیگری به اندوه کشاندند دنیای هنر را. از کارایان و برنشتاین زیاد نوشته‌اند و نوشته‌ام. دیگران مورد بی‌مهری بوده‌اند اما. به خصوص بوم که وقتی صحبت از موتزارت بود بی‌رقیب بود. سنفونیهای موتزارت و اپراهایش بر صفحه‌های دویچه گرامافون با فیلارمونیک وین و گاه برلن زیر باتون بوم اسباب بازیهای طلایی پشت ویترین بودند برای موسیقی دوستان

باری، کارل لئوپولد بوم در بیست وهشتم اوت 1894 در گراتز شهری در اتریش متولد شد. بعد از تحصیل ابتدایی و متوسط به مدرسه حقوق رفت و بعد با درجه دکتری فارغ شد از تحصیل. چندی پس از آن وارد کنسرواتوار گراتز شد و به فراگیری موسیقی رو آورد. در سال 1921 برونو والتر او را در اپرای ایالتی باواریا به خدمت گرفت. قبل از آن که به سال 1934 سرپرست اپرای درسدن شود در جانشینی فریتز بوش، مدتی را هم به عنوان رهبری جوان در دارمشتاد و هامبورگ سر کرد. سرانجام در 1943 در اپرای ایالتی وین منصبی یافت و به زودی ارتقا یافت به مدیری موسیقی آنجا

حقوق به کلی فراموش شد. بعد از جنگ دوم، مشاغل هنری بوم با موفقیت گسترش یافت. در همین اوان با فیلارمونیک وین و فستیوال سالزبورگ اشتهاری مضاعف یافت و همزمان با بایروت همکاری کرد تا تریستان و ایزولد و حلقه (به طور کامل) ضبط شود. بعد از هدایت ارکستر سنفونیک لندن در فستیوال سال 1973 سالزبورگ، عنوان مدیر این ارکستر را دریافت کرد که تا آخر عمر با او بود

از باارزش‌ترین خدمات هنری بوم زنده کردن اپراهای دوست و همکارش ریشارد اشتراس بود با اجراهای کم نظیر آنها در حوالی 1938، از جمله اجرای معروفش از دافنه. اما، آنچه نام کارل بوم را جاودانه کرد اجراهای بی‌نقصش است از سنفونیها و اپراهای موتزارت، و سعادت بشر است که اکثر این آثار ضبط شده و باقی مانده برای نسلهای آینده. جدا از سلیقه شخصی که تفاوت دارد در افراد، گفته شده اجراهای بوم از سنفونیهای موتزارت از نظر ریتم و سرعت درست‌ترین هستند

بوم در زندگی هنری به افتخارات بی‌شمار دست یافت. از جمله، عنوان مدیر کل موسیقی اتریش که در سال 1964 دریافت کرد. ده سال بعد در جشنهای هشتادمین سالگرد تولدش مورد تکریم و تحسین کل جهان واقع شد و دوست و همکارش هربرت فون کارایان ساعتی به او هبه کرد برای ثبت واقعه میلادش

کارل بوم در چهاردهم اوت 1981 در سالزبورگ درگذشت. از او فرزند پسری باقی است، کارلهاینز بوم، که بازیگر سینماست و برای ایفای نقش امپراتور فرانز یوزف در فیلم سی‌سی و بعد نقش یاکوب گریم در فیلم سال 1962 متروگلدین مایر، دنیای باشکوه برادران گریم شهرت دارد

ویدیویی ببینید از موومان اول ژوپیتر، سنفونی نمره 41 موتزارت با اجرای فیلارمونیک وین به رهبری کارل بوم
توضیح (1) اسمهای اورماندی و یوخوم یکسان است، ولی اولی که امریکایی است یوجین خوانده می‌شود و دومی که آلمانی است اویگن تقریبا بر وزن مرشد

دوشنبه، فروردین ۱۹، ۱۳۸۷

ثمین باغچه‌بان

دو روزی مانده بود به برنامه آن سوفی موتر و هم تولد صدسالگی کارایان، از آن روزهایی که قند در دل آب می‌شود برای اتفاقهای خوبی که نزدیک است. افسوس، خواندن خبر فوت ثمین باغچه‌بان سایه انداخت بر آن شادکامی؛ و بعد غصه مضاعف شد، با درگذشت چارلتون هستون، که نسل من با افسانه‌های ال‌سید و بن هورش قد کشید... مگر می‌شود شادی بی اندوه، پیش یا پس از آن
نسل بعد از من اما، با "رنگین کمون" باغچه‌بان بزرگ شد، من هم دخترم را با این نغمه‌های بی‌نظیر بزرگ کردم، بهانه بود هرچند، خودم بیشتر آنها را گوش می‌دادم و لذت می‌بردم از ترانه‌هایی که همه نور بود و شادی. ادبیات کودکان را می‌گویند سهل ممتنع است. موسیقی کودکان هم چنین است. ببینید چطور می‌توان با پنج شش میزان ملودی شاهکاری ساخت که تا اینجا یک ونیم نسل وامدارش باشد

در مجله موسیقی گفت وگوی هارمونیک می‌توانید چند ترانه از این آلبوم را بشنوید

شنبه، فروردین ۱۷، ۱۳۸۷

موتر باز از بتهوون گفت

هربرت فون کارایان صد ساله شد، نه جسمش، که جانش
انتظار یک ساله به آخر رسید آخر... دیشب به همین مناسبت آن سوفی موتر همراه با ارکستر سنفونیک ونکوور به رهبری برامل تاوی کنسرتوی بتهوون را اجرا کرد، در تالار ارفه شهرمان. وقتی که با تشویقهای قطع نشدنی قطعه‌ای ازو تقاضا شد اضافه بر برنامه، ساراباند از پارتیتای دوم باخ را نرم و لطیف نواخت، ولی پیش از آن حدیث گفت از آن که در سیزده سالگی کارایان به جهان موسیقی معرفی کرده بودش، پس اجرای ساراباند را به اوستاد تقدیم کرد. طرفه آن که استاد تاوی هم اجرای آنکور را به نظاره نشست
نمی‌خواهم و نمی‌توانم نقد کنم نوازندگی آن سوفی را، که مرد میدان می‌طلبد چنین جسارتی. فقط در حد معرفت من آن است که تمرین کافی نداشتند گویا ارکستر و سولیست، چندین و چند بار از ریتم انداختند کار را. یادم آمد که سی و چند سال پیش ارکستر تهران با مشکوة، نیم لحظه از هنریک شرینگ پس افتاد در اجرای همین کنسرتو، شرینگ زلفی بالا انداخت با حرکت سر، و اصلاح کرد داستان را، نه خانی آمد، نه خانی رفت. باری، دو کلام هم اضافه کنم، گذر زمان به روشنی در کنترل آورده بود آرشه‌های ضخیم آن سوفی را، هیچ نشانی نبود از اسفورتزاندوهای بد صدای آرشه‌اش به خصوص بر سیمهای بم، چنان که در ویدیوی انتهای این نوشته می‌توانید ببینید و بشنوید. صداهای آهسته هم، خوب می‌شد حس کرد، از فورته‌های بی‌دلیل و نا بجای دوران نوجوانی متمایزش می‌کرد. سازش را هم بگویم، نمی‌دانم کدام بود از دو استرادیواری که دارد، صدایی باور نکردنی داشت، هرگز چنین صدای قشنگی از هیچ ویولن و ویولن‌زن نشنیده بودم
از ظرایف این برنامه، یکی آن که لباس آن سوفی همان بود که در عکسهای معروفش به تن دارد، زرد رنگ با حاشیه‌هایی روی سینه و پای دامن. دیگر آن که بر خلاف میمیک دژم و عبوس چهره‌اش بر صحنه، وقتی برای امضای یادگاری به سالن آمد بعد از برنامه، بسیار سرشاد نشان داد، با انگلیسی لهجه‌دار ولی صحیحش با هر نفر فراخور زمان خوش و بشی می‌کرد، و وقتی نفر جلویی من کیسه‌ای شکلات تقدیمش کرد و توضیح داد که کارخانه شکلات سازی دارد، آن سوفی کودکانه قهقهه زد و گفت که عاشق شکلات است. شبی فراموش نشدنی بود
ویدیویی ببینید از موومان سوم کنسرتوی بتهوون با اجرای موتر و رهبری کارایان

سه‌شنبه، فروردین ۱۳، ۱۳۸۷

یانی

یانیس کریسومالیس، آهنگساز و کیبورد نواز یونانی در نوامبر 1954 در کالاماتا متولد شد. در نوجوانی به موسیقی رو آورد و بدون دانستن نت و بی معلم، خود آموخت نوازندگی را
یانیس در هجده سالگی جلای وطن کرد و به ایالات متحد رفت تا ادامه تحصیل دهد. اما بعد از دریافت دانشنامه روانشناسی از دانشگاه مینه‌سوتا یکسره به موسیقی پرداخت و نام یانی بر خود نهاد. بعد از چندی نواختن کیبورد در گروههای محلی راک، خود گروهی کوچک ترتیب داد و با همین باند دو بار در 1992 و 1993 نامزد دریافت گرمی شد
اما آنچه موفقیت و شهرت جهانی برای یانی به ارمغان آورد برنامه زنده‌اش در سپتامبر 1993 بود در آکروپولیس یونان. ویدیوی این کنسرت از نظر میزان فروش در رده دوم جهانی قرار دارد! این برنامه در تاتر دوهزار ساله هرودزآتیکوس در آتن برگذار شد و در آن یک ارکستر کوچک سنفونیک به رهبری شرداد روحانی گروه راک یانی را همراهی کرد. در این برنامه ویولنیستی اعجوبه، کارن بریگز هم به دنیای موسیقی معرفی شد. ویدیوی کنسرت بالغ بر هفت میلیون نسخه فروش داشته، ولی تخمین زده ‌شده، فقط در سال اول، نیم میلیارد نفر در 65 کشور این برنامه را دیده‌ باشند
در سال 1997 یانی در زمره معدودی موسیقیدان قرار گرفت که اجازه یافته‌اند در تاج محل در هندوستان برنامه اجرا کنند. بعد از آن کنسرتهای موفق او در چین و انگلستان و سایر کشورها ادامه یافت
در ماه مه سال 2004 هیئت امنای دانشگاه مینه‌سوتا دکترای افتخاری علوم انسانی به یانی اهدا کرد
قسمتی از کنسرت آکروپولیس را ببینید که در آن دوئوی شرداد روحانی و کارن بریگز با ویولنهاشان دوئل می‌کنند

Online dictionary at www.Answers.com
Concise information in one click

Tell me about: