موتر باز از بتهوون گفت
انتظار یک ساله به آخر رسید آخر... دیشب به همین مناسبت آن سوفی موتر همراه با ارکستر سنفونیک ونکوور به رهبری برامل تاوی کنسرتوی بتهوون را اجرا کرد، در تالار ارفه شهرمان. وقتی که با تشویقهای قطع نشدنی قطعهای ازو تقاضا شد اضافه بر برنامه، ساراباند از پارتیتای دوم باخ را نرم و لطیف نواخت، ولی پیش از آن حدیث گفت از آن که در سیزده سالگی کارایان به جهان موسیقی معرفی کرده بودش، پس اجرای ساراباند را به اوستاد تقدیم کرد. طرفه آن که استاد تاوی هم اجرای آنکور را به نظاره نشست
نمیخواهم و نمیتوانم نقد کنم نوازندگی آن سوفی را، که مرد میدان میطلبد چنین جسارتی. فقط در حد معرفت من آن است که تمرین کافی نداشتند گویا ارکستر و سولیست، چندین و چند بار از ریتم انداختند کار را. یادم آمد که سی و چند سال پیش ارکستر تهران با مشکوة، نیم لحظه از هنریک شرینگ پس افتاد در اجرای همین کنسرتو، شرینگ زلفی بالا انداخت با حرکت سر، و اصلاح کرد داستان را، نه خانی آمد، نه خانی رفت. باری، دو کلام هم اضافه کنم، گذر زمان به روشنی در کنترل آورده بود آرشههای ضخیم آن سوفی را، هیچ نشانی نبود از اسفورتزاندوهای بد صدای آرشهاش به خصوص بر سیمهای بم، چنان که در ویدیوی انتهای این نوشته میتوانید ببینید و بشنوید. صداهای آهسته هم، خوب میشد حس کرد، از فورتههای بیدلیل و نا بجای دوران نوجوانی متمایزش میکرد. سازش را هم بگویم، نمیدانم کدام بود از دو استرادیواری که دارد، صدایی باور نکردنی داشت، هرگز چنین صدای قشنگی از هیچ ویولن و ویولنزن نشنیده بودم
از ظرایف این برنامه، یکی آن که لباس آن سوفی همان بود که در عکسهای معروفش به تن دارد، زرد رنگ با حاشیههایی روی سینه و پای دامن. دیگر آن که بر خلاف میمیک دژم و عبوس چهرهاش بر صحنه، وقتی برای امضای یادگاری به سالن آمد بعد از برنامه، بسیار سرشاد نشان داد، با انگلیسی لهجهدار ولی صحیحش با هر نفر فراخور زمان خوش و بشی میکرد، و وقتی نفر جلویی من کیسهای شکلات تقدیمش کرد و توضیح داد که کارخانه شکلات سازی دارد، آن سوفی کودکانه قهقهه زد و گفت که عاشق شکلات است. شبی فراموش نشدنی بود
ویدیویی ببینید از موومان سوم کنسرتوی بتهوون با اجرای موتر و رهبری کارایان
0 نظر
ارسال یک نظر
خانه