دوشنبه، آذر ۱۸، ۱۳۸۷

ارنست آنسرمه

دوستداران موسیقی کلاسیک هرگز صفحه‌های ضبط شده با اجرای ارکستر سوئیس روماند به رهبری ارنست آنسرمه را فراموش نمی‌کنند. در دهه شصت هر صفحه‌ای که یکی از نامهای اورماندی یا آنسرمه را بر جلد داشت، هم‌وزن خود طلا می‌ارزید، هم چنان که یک دهه قبل از آن نام آرتورو توسکانینی چنین جادویی داشت و یک دهه بعد نامهایی چون لئونارد برنشتاین و هربرت فون کارایان

ارنست الکساندر آنسرمه در یازدهم نوامبر 1883 در سوئیس متولد شد. راست است که آنسرمه هم عصر ویلهلم فورت‌وانگلر و اوتو کلمپرر بود، ولی سبک او منحصر بود به فرد و بسیار متفاوت با روشهای آن دو

جالب آن که آنسرمه ابتدا استاد ریاضیات بود در دانشگاه لوزان. اما آن گاه که در 1912 ارکستری را در مونترو رهبری کرد، یکسره به موسیقی پرداخت و کوتاه مدتی بعد، به سال 1915، به رهبری ارکستر باله روسی دیاگیلف انتخاب شد که هشت سال بر دوام بود. در این دوره، در سفرهایی در فرانسه، آنسرمه با راول و دبوسی ملاقات کرد و در مورد نحوه اجرای چند اثر آنان نظرهای مشورتی داد. در خلال جنگ اول جهانگیر، ملاقاتی هم با استراوینسکی داشت، آهنگساز روسی جلای وطن کرده که در سوئیس اقامت داشت. بعد از آن، آنسرمه عاشق موسیقی روسی شد و تا آخر عمر عاشق ماند

در سال 1918 آنسرمه ارکستری برای خود تاسیس کرد، ارکستر سوئیس روماند، و با آن برنامه‌هایی در سراسر اروپا و امریکا اجرا کرد. شهرتش فراگیر شد به سبب اجراهای بی‌نقص آثار مشکل مدرن. نخستین کار ضبط شده او، کاپریچیو اثر استراوینسکی با تکنوازی آهنگساز، از همین دوره به یادگار مانده است. به علاوه، آنسرمه از اولین موسیقی‌دانان سبک کلاسیک است که نگرشی جدی به موسیقی جاز داشت

بعد از جنگ دوم، آنسرمه قراردادی با شرکت صفحه پرکنی دکا بست، و راه شهرت و محبوبیت جهانی این ارکستر را هموار کرد. از آن پس، تا پایان عمر، آنسرمه تمام آثار رپرتوار خود را ضبط کرد، و بعضی از آنها را حتی چند بار. اجراهای ضبط شده او به شفافی و صلابت شهره‌اند، هر چند به گمان صاحبان نظر و با معیارهای قرن بیستم و در قیاس با بزرگان دیگر این قرن، همه آنها عالی نیستند

آنسرمه روش استراوینسکی را نمی‌پسندید که مرتب آثارش را بازنویسی می‌کرد، به همین دلیل همیشه اولین نسخه کارهایش را اجرا می‌کرد. به طور کلی، آنسرمه شهره بود به اجرای آثار مدرن از آهنگسازان مدرن از قبیل آرتور اونگر، ولی در عین حال روش دودکافونیک(1) را دوست نداشت و هرگز آثار شوئنبرگ و هم‌فکرانش را اجرا نکرد، سهل است، حتی استراوینسکی را سرزنش می‌کرد وقتی دوازده تنی می‌نوشت. بعدها در 1961 در کتاب "مبانی موسیقی رقص" با استناد به اصول ریاضی نشان داد روش دودکافونیک شوئنبرگ دور از منطق و بی‌معنی است

ماه مه 1954 پدیده‌ای جدید همراه داشت برای موسیقی‌دوستان جهان: ضبط استریوفونیک! آنسرمه با ارکستر سوئیس روماند، و هم‌چنان برای شرکت دکا، اولین بار در اروپا، فندق شکن چایکوفسکی را به طریق استیو ضبط کرد. با محبوب شدن این روش ضبط، کار ادامه یافت و دومین و سومین صفحه استریو هم از آثار دبوسی تولید شد، ابتدا بعد از ظهر یک دیو و بعد نوکتورنها

آنسرمه در سالهای آخر عمر، در کمال ناباوری موسیقی‌دوستان، صفحه‌هایی از آثار هایدن، بتهوون، و برامس ضبط کرد. این ضبطها هم بهترینها نبودند و به خصوص گفته می‌شد حال و هوای آلمانی اصلا نداشتند، ولی باز هم در شفافی و درخشانی این اجراها همه متفقند در قول

ارنست آنسرمه در بیستم فوریه 1969 چشم بر جهان بست. از او تصنیفاتی هم به یادگار مانده، بهترین آنها سنفونیک پوئمی است با عنوان برگهای بهاری

قسمتی از اجرای پرنده آتشین استراوینسکی را ببینید با رهبری آنسرمه

توضیح (1) دو دکافونی یا دوازده تنی یا دوازده صدایی شیوه‌ای بود که شوئنبرگ ابداع کرد، در آن هر دوازده نیم پرده ارزش برابر دارند و هیچ نت یا تنی برتری ندارد که بشود تنالیته را به آن نسبت داد

Online dictionary at www.Answers.com
Concise information in one click

Tell me about: