من هستم
خوب. . . من هنوز هستم. بعد از دقیقا یک ماه بستری بودن، از 18 دسامبر تا امروز، دو روز است درد کمر قدری کم شده، دیسکهای لعنتی بین مهرههای 3و 4و 5 کمی به جای خود برگشتهاند، ظاهرا. سی روز با درد کشنده در بستر، روزها و شبهای قشنگ کریسمس و سال نو را از دست دادم. . . ولی شکر خدا که هنوز هستم. در این میان باید قدردانی کنم از دوستان مجازی و حقیقی که غیبتم را فهمیدند و پرسیدند علت را، و بعد احوالی پرسیدند هر چند روز. به همین محبتها دل خوشم راستش. سرمایهای دیگر ندارم
در این سی روز، هر چند دقیقهای که برای راه رفتن پا شدم آن گاه که درد تخفیف داد، فقط عکس گرفتم و در فتوبلاگ گذاشتم. . . راستی، در تابلوهای نمایشگاه، یعنی فتوبلاگم، ویدیوی کاملی از این اثر زیبای موسورگسکی گذاشتهام. ببینیدش
در این سی روز، هر چند دقیقهای که برای راه رفتن پا شدم آن گاه که درد تخفیف داد، فقط عکس گرفتم و در فتوبلاگ گذاشتم. . . راستی، در تابلوهای نمایشگاه، یعنی فتوبلاگم، ویدیوی کاملی از این اثر زیبای موسورگسکی گذاشتهام. ببینیدش
فعلا بیشتر از این نباید بنشینم
4 نظر
Take car Farya,...Really take care, you make us worried...
امیدوارم هر چه زودتر حالتون بهتر بشه و مشغول رسیدگی به کارهاتون بشین.
21mehr.com شهلا
درود بر سرور "فاریا" هم میهن نیکم
سپاس از اینکه به کومه من آمدید
وقتی نوشتاری در مورد استاد اسماعیل فصیح را در بلاگتون دیدم خیلی خوشحال شدم و از تجربه شما که بسیار زیبا نوشتید در بلاگ خودم وارد کردم
ولی یادم نیست که به شما خبر دادم یا نه!؟
اگر نه پس شما از کجا متوجه شدید!!؟ ;)
___
نوشته ها تون را دیدم و باید بگم خیلی اکتیو هستید
آرزو مندم تندرستیتون را زود تر بدست بیاورید
امیدوارم این درد های ما راحتمان بگذارند تا به زندگی نرمال ادامه بدهیم
از آشنایی تون بسیار خرسند شدم
تا درودی دگر بدرود.
جناب فاریا !
کامنت شما رو خوندم . امیدوارم زودتر بهبود پیدا کنید
بیتا یاری - فریاد
ارسال یک نظر
خانه