دوشنبه، فروردین ۲۰، ۱۳۸۶

اسماعیل فصیح

سالها پیش دوستی سفارش کرد رمان "ثریا در اغما" نوشته اسماعیل فصیح را بخوانم. می‌دانست داستانهای ایرانی را دوست نمی‌دارم، می‌گفت این را دوست خواهی داشت، داشتم

اول این که به نظرم رسید تنها داستان نویس ایرانی است که فقط داستان می‌نویسد، بدون ژست و ادا و بدون اطوارهای روشنفکری. بعد دیدم در این رمان، به خصوص، چنان قشنگ حرف دل من را باز کرده که لذت بردم، این که دوست نمی‌دارم روشنفکرنماهایی را که لیوان آبجو به دست در پابهای فرنگستان می‌نشینند و ایران ایران سر می‌دهند

باری، خبرها خوب نیستند در این صبح بعد ار عید پاک. فصیح در بیمارستان بستری است. به نقل از "همشهری" و به گفته همسر فصیح، صبح روز چهارشنبه پانزدهم فروردين ماه ناگهان حالش بد شد و پس از مراجعه به اورژانس به او سرم قندي تزريق كردند، اما حالش بدتر شد. در نهايت به بيمارستان شركت نفت منتقل شد و پس از سي‌تي‌اسكن و عكسبرداري، پزشكان علت بيماري را خونريزي مغزي اعلام كردند. به گفته خانم پريچهرعدالت، فصيح اينك در بخش بستري است و تا كنون نتوانسته به طور کامل هوشياريش را به دست آورد

به خاطر می‌آورم چند روزی قبل از آن کوچ زمستانی، وقتی مطمئن شدم همشهرکی است، اگر نه نمی‌توانست جزئیات شهرک اکباتان را به آن دقت در چند داستانش بدهد، به او تلفن زدم و آقای مهندس آریان را خواستم، که شخص اول بیشتر رمانهای فصیح است و به نظرم خود اوست. تا بفهمد داستان چیست یک لحظه مکث کرد، و بعد با خنده و با مهر تمام به اظهار علاقه‌ام پاسخ داد و نیم ساعتی دل به دلم داد. از جزئیاتی از داستانهایش، به خصوص "پارس" که خودش بیشتر دوست دارد، برایم گفت که کمتر به آن توجه می‌شود

آرزوی سلامتی دارم برای نویسنده محبوبم اسماعیل فصیح، تا باز هم بنویسد

3 نظر

Anonymous ناشناس نوشته

از شنيدن اين خبر دلگير شدم. معجون قبل از خواب رمانهاي فصيح فراموش نشدني است. مانند علاقه وافرش به ايران زمين كه اين روزها عجيب ناياب است.

۲۰ فروردین ۱۳۸۶ ساعت ۱۷:۵۵  
Blogger Unknown نوشته

چرا دیگر نمی‌نویسید آقای مهندس؟ سخت مشتاق خواندنیم...

۲ اردیبهشت ۱۳۸۶ ساعت ۱۷:۴۰  
Blogger Zara نوشته

Manam ba in Babak Khan movafegham.
Chera neminevisid????????????

۳ اردیبهشت ۱۳۸۶ ساعت ۱۳:۴۸  

ارسال یک نظر

خانه

Online dictionary at www.Answers.com
Concise information in one click

Tell me about: