نامه سرگشاده خداوند به ایرانیان
ایرانیان عزیز
راست بگویم، از نالههای شما درمانده شدهام. توجه ندارید من چقدر گرفتارم. روزی بیستوچهار ساعت کار میکنم تا همه موجودات را تحت نظر داشتهباشم. باید روابط فضا-زمان را مدیریت کنم، و بر منظومه شمسی، سیاهچالهها، آستروئیدها، سیارهها، راه شیری، و چهو چه نظارت کنم. همین طور باید از برخورد سیارهها جلوگیری کنم، واجازه ندهم زمین شما جذب خورشید شود. با این همه گرفتاری، باید به خرده فرمایشهای مردم نادان هم برسم
چه از جان من میخواهید؟ چه چیزی به شما ایرانیان ندادهام؟ بهترین قطعه زمین را در اختیار شما گذاشتهام، زیباترین مناطق شمال آن را به تعطیلات شما اختصاص دادم، و کوههایی در غرب و دشتهایی در شرق بنا نهادم. به شما زمینهای زیبا با خاک زاینده دادم، وجنگلها و رودخانههای فراوان. به شما ثروتی دادم که موجب رشک همه انسانهاست، منابعی دادم که دیگران برای آنها به کشتار میپردازند. با همه اینها چه کردید؟ به تنبلی نشستید و همه را به باد دادید. از همه مهمتر، افیانوسی از نفت زیر پایتان نهادم تا سرور جهانیان شوید. با نادانی قدر آن ندانستید و دیگران آن را به یغما بردند
به شما هوش سرشار دادم، و خلاقیت، هیچ وقت از مغزتان استفاده کردید؟ آن را هم هدر دادید، و اگر عدهای انگشتشمار خواستند چنین کنند، آنان را از خود راندید. همه منابع را حیف و میل کردید و در برابر هیچ تولیدی نداشتید. راستی که تمام زندگیتان به بیفکری و بیحاصلی گذشت. خسته شدم ازبس شنیدم که این همه را به حساب ملتهای دیگر و دشمنان گذاشتید. نفتتان را بردند؟ حفاظت ار آن لیاقت میخواست. زمینتان را گرفتند؟ به هر حال کار مثبتی با آن نکردهبودید. منابعتان را غارت کردند؟ ناله تا کی
قلبم میشکند وقتی به یاد میآورم سه هزار سال چشم از شما برنداشتم، و اکنون درمییابم هرگز ملتی به تنبلی، فریبکاری، دروغگویی، متقلبی، و متملقی شما ندیدهام. نامهربانترین انسانها نسبت به دیگران شمایید. همیشه دنبال راحتترین راهها هستید، بیشترین درآمد را با کمترین تلاش میخواهید. چه بر سر آن همه دانشمند، شاعر، هنرمند، و متفکر آمد؟ سر همه را زیر آب کردید تا حس بیکفایتی خود را پنهان کنید. بدانید که این ره به ترکستان است. من انسان را آفریدم تا خلاق باشد، نه نظارهگر گذر عمر، و همه چنین بودند جز شما
از دفتر رئیس هیئت مدیره واجبالوجود به اطلاع شما ایرانیان میرساند، این آخر داستان است، ناله و زاری بس است. باید جهانی را مدیریت کنم، و فرصتی برای رسیدگی بیشتر به شما ندارم
خالق شما، خداوند متعال
منبع: اینترنت
0 نظر
ارسال یک نظر
خانه