
خوب. . . من هنوز هستم. بعد از دقیقا یک ماه بستری بودن، از 18 دسامبر تا امروز، دو روز است درد کمر قدری کم شده، دیسکهای لعنتی بین مهرههای 3و 4و 5 کمی به جای خود برگشتهاند، ظاهرا. سی روز با درد کشنده در بستر، روزها و شبهای قشنگ کریسمس و سال نو را از دست دادم. . . ولی شکر خدا که هنوز هستم. در این میان باید قدردانی کنم از دوستان مجازی و حقیقی که غیبتم را فهمیدند و پرسیدند علت را، و بعد احوالی پرسیدند هر چند روز. به همین محبتها دل خوشم راستش. سرمایهای دیگر ندارم
در این سی روز، هر چند دقیقهای که برای راه رفتن پا شدم آن گاه که درد تخفیف داد، فقط عکس گرفتم و در
فتوبلاگ گذاشتم. . . راستی، در تابلوهای نمایشگاه، یعنی فتوبلاگم، ویدیوی کاملی از این اثر زیبای موسورگسکی گذاشتهام.
ببینیدش
فعلا بیشتر از این نباید بنشینم