جمعه، شهریور ۰۶، ۱۳۸۸

توضیح ضروری

از بازدیدکنندگان و خوانندگان گذری تقاضا دارم توجه فرمایند

اول، کامنتهای تیپ "وبلاگ زیبایی داری دوست عزیز، به من هم سر بزن" پابلیش نمی‌شوند. زحمتی نکشید که بعد باعث گله گذاری شود

دوم، بسیاری از خوانندگان دوست‌دار من یا وبلاگم یا هر دو، پیوند می‌زنند وبلاگشان را به دنیای بهتر من، بی آن که منتی گذارند بر سرم. گاهی کاملا اتفاقی خبردار می‌شوم و ممنون می‌شوم، کیست که از این لینک شدنش به جای دیگر، که یعنی دوستش داشته‌اند، خوشحال نشود؟ اما بعضی بازدیدکنندگان، بیشتر گذری، پیوند می‌زنند به من، در برابر به جد می‌خواهند که متقابل عمل کنم. گله نکنند از من، خواهش می‌کنم، وقتی چنین نمی‌کنم. تم اصلی وبلاگ من موسیقی است، با موارد استثنایی غیر آن. بسیاری از وبلاگها را بسیار دوست دارم و هر روز یا حتی روزی چند بار باز می‌کنم و بی‌صبر انتظار مطلب جدیدشان می‌کشم. ولی لینک دادن به همه آنها (به طور معترضه، مثل بعضی وبلاگها که در حاشیه دهها لینک دارند) تابلوهای پزشکان عمومی تهران را به خاطرم می‌آورد: اطفال، داخلی، ترک اعتیاد، ختنه

تا بکاهم از تلخی این دو خط یادداشت، سخن قصاری شنیدم، بازگو کنم برایتان... به یکی از معلمان رانندگی معروف و خوشنام شهرمان برخوردم، گفتم شنیده‌ام کارت بی‌نقص است و با دل‌سوزی و تسلط کامل. گفت، با لهجه جنوبی، آخای مهندس، می‌خواهیم شب که به خانه می‌رویم یک استکان ودکای حلال بخوریم!... شاد باشید

پنجشنبه، مرداد ۲۲، ۱۳۸۸

مژده

خبر فوت نوید مجاهد متاثرم کرد. جوان یزدی که با بیماری دوشن پنجه نرم می‌کرد، ولی هم‌زمان دهها و صدها نفر را به دنیای وبلاگ نویسی هدایت کرد، من مثلا

چهار سالی پیش که وبلاگم راه افتاد، هنوز بلاگر فارسی وجود نداشت، نوید در وبلاگش با اسم مژده یادم داد که چطور فارسی بنویسم در آن. امکان عکس گذاشتن در پستها هم به عقل بلاگر نرسیده بود هنوز، باز از نوید یاد گرفتم، ولو با مکافات، عکس را در پیکاسا بگذارم و با عملیات کارآگاهی آن را به پست بلاگر بفرستم، و خیلی کارهای دیگر

خبر را که خواندم، با احساس دین بزرگ، گفتم یادش کنم
مصاحبه‌ای با رادیو زمانه کرده بود، خوب است، اینجا بخوانید یا گوش کنید

سه‌شنبه، مرداد ۱۳، ۱۳۸۸

رامین جمالپور

سالها پیش بود... دوستی سراغ از معلم پیانو می‌گرفت برای دخترش. دخترک، که از لحظه تولد روی زانویم بزرگ شده بود مثل دخترم، دو سه سالی بود اتودهای اولیه پیانو را کار کرده بود با معلمی در حد موسیقی پیش دبستانی، آن هم با معرفی من. استعدادی که در او دیده بودم راضیم نمی‌کرد به آن حد، که خوابهای طلایی و لاواستوری بهترین آموخته‌هایش باشد. روزی از من پرسیدند رامین جمالپور چطور است برای ادامه کار، نمی‌دانم چطور پیدا کرده بودندش. از دوست نازنینم رازمیک اوهانیان که رهبر کر ارمنیان بود آن زمان پرس وجو کردم. گفت رامین؟ بهترین است، تردید نکن. یک سال بعد خوابهای طلایی رسید به والسهای شوپن و بعد سونات طوفان. بعضی آدمها ذاتشان معلم است، استعدادی در اختیارشان بگذار، می‌دانند با آن چه کنند. رامین از اینان است

رامین جمالپور در تهران متولد شد، در خانواده‌ای هنرمند و عاشق. پدرش عباس جمالپور بزرگ‌ترین مینیاتوریست ایران است، معاصر ما، و مادرش طراح. پنج ساله بود که فراگیری موسیقی را زیر نظر پدر آغاز کرد و به زودی دوره ارف را به پایان رساند

در هشت سالگی پیانو را با معلمش خالدی به طور جدی شروع کرد و بعد از دو سال باز جدی‌تر محضر پروین خرسندیان را درک کرد. کار با این مدرس ده سال دوام داشت. تئوری موسیقی را با مصطفی پورتراب پی گرفت و شاگردی دکتر شریفیان کرد در هارمونی. دیگر به آهنگسازی رو آورد و سعی کرد پلی بزند بین دو هنر زیبایش، موسیقی و نقاشی

برای آکادمیک کردن همه آموخته‌هایش، وارد دانشگاه شد و در 1993 موفق به دریافت لیسانس شد در رشته نقاشی، با درجه ممتاز. در دانشکده، کار رنگ و روغن را که قبلا از مرتضی کاتوزیان تعلیم گرفته بود با دکتر جواد حمیدی ادامه داد. هم‌زمان از برگذاری منظم رسیتالهای پیانو غافل نشد. یکی از این برنامه‌ها را، در سال 1989، شبکه تلویزیونی آلمان ضبط کرد و در آلمان پخش کرد. یک سال بعد هم رسیتالی موفق در کانون هنری اتریش ادامه دهنده فعالیتهای هنری رامین شد

رامین جمالپور در سال 1990 برنامه‌هایی در دانشکده صدا و سیما برگذار کرد و متعاقب آن، در 1992 به اجرای آثاری اوریژینال در دانشگاه هنر پرداخت. در این دوران جوایز و افتخاراتی در جشنواره‌های موسیقی به دست آورد. از سال 1993 به عنوان پیانیست گروه کر ارکستر سنفونیک تهران دست یافت و هم‌زمان به مدت پنج سال نوازندگی پیانوی کر صدا و سیما را بر عهده گرفت

در همین اوان، رامین به ارمنستان سفر کرد و در رشته‌های رهبری و آهنگسازی ادامه تحصیل داد. پروفسور آقاجانیان، آلتونیان، و مرادیان در زمره استادان او بودند. در سال 1999 سرانجام به مقام رهبری کر ارکستر سنفونیک تهران رسید. دیری نپایید، دو سال بعد، به کانادا سفر کرد تا در سفارتخانه ارمنستان در اتاوا برنامه‌ای اجرا کند. پس از آن به ونکوور رفت و در این شهر اقامت گزید

در سالهای سکونت در ونکوور زیبا، رامین جمالپور آثاری بی‌شمار تصنیف کرده برای پیانو سلو، پیانو و تار، پیانو و آواز، و پیانو و ویولن. تعدادی از این آثار را در کنسرتها و برنامه‌های تلویزیونی اجرا کرده است. به علاوه، فعالیت در دیگر هنرش نقاشی را هم با جدیت دنبال کرده و پنج نمایشگاه از آثار آبرنگ حاصل آن است، افزون بر نمایشگاههای تورنتو و تهران

قطعه ساز عشق را از آثار پیانو سلوی رامین جمالپور ببینید. ویدیو در برنامه زنده ضبط شده و نور کافی نیست، ولی باز ارزش دیدن و به خصوص شنیدن دارد

Online dictionary at www.Answers.com
Concise information in one click

Tell me about: